چکيده :
هدف از نگارش اين مقاله، بررسي شئون فرهنگ عزاداري عاشورا است. به اين منظور ابتدا فرهنگ عاشورا و آسيب شناسي عزاداري (بايدها و نبايدهاي عزاداري) بحث ميشود. سپس مطالب زير بررسي ميگردد: انگيزهها و آغاز قيام عاشورا، منشور اخلاقي امام حسين(ع)، درسهاي عاشورا و طرح ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبتهاي مذهبي موضوع مصوبه 603 شوراي عالي انقلاب فرهنگي.
ماجراي حرکت و نهضت امام حسين(ع)، يک حرکت بود، فرهنگي فراگير، فرهنگي داراي چند فرهنگ مانند: نهضت و قيام، فرهنگ معرفت دين، ايثار و فداکاري، ارزشها، ادب و تربيت و فرهنگ عزاداري که خود يک مکتب و کلاس جداگانه و جاودانه براي انسان سازي و مبارزه و امر به معروف و نهي از منکر و جنبش عواطف و احساسات براي شکوفايي ارزشها و به پيروزي رساندن ارزشها بر ضد ارزشها.
امام حسين عليه السلام : فَلَکُم في اُسوَةُ
«من الگوي شما هستم.»
فضيلت عاشورا
در حديث مناجات حضرت موسي(ع) آمده است: خدايا! چرا امت پيامبر خود، (محمد) را بر کليه امتها فضيلت دادي؟ خداي تعالي فرمود: آنان را به خاطر ده خصلت فضيلت دادم: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، نماز جمعه، نماز جماعت، قرآن، علم و عاشورا. حضرت موسي(ع) سوال کرد: عاشورا چيست؟ خداي تعالي فرمود: «گريستن بر فرزند حضرت محمد(ص) و مرثيه و عزاداري بر فرزند پيامبر برگزيده. اي موسي، در آن زمان هر بندهاي از بندگانم که در سوگ فرزند مصطفي بگريد و يا تباکي کند، او را پاداش بهشت دهم و هيچ بندهاي از بندگانم از مال و ثروت خود در راه محبت فرزند دختر پيامبر صرف ننمايد مگر اينکه پاداش هر درهم را هفتاد درهم در دنيا عطا کنم و در بهشت متنعم شود و از گناهان او درگذرم. به عزت و جلالم سوگند هيچ زن يا مردي قطرهاي از اشکش در روز عاشورا و يا غير آن جاري نگردد مگر اينکه او را پاداش صد شهيد عطا نمايم.»
مجمع البحرين، ج3 ، ص 405 ، لغة عشر
شئون فرهنگ عزاداري عاشورا
مقدمه :
پس از آفرينش عاشورا توسط شهيدان کربلا و تبديل آن به يک فرهنگ اهل بيت(ع) اين فرهنگ عظيم انساني، نيازمند صيانت و حفاظت بوده و هست تا آن را در برابر امواج بنيان کن جهالتها و عداوتها، بدعتها، حفاظت از آسيبهاي دوستان نادان و دشمنان دانا، تلاش و مجاهدت در برابر فراموشي عاشورا يا اهداف آن، مقاومت در برابر تحريفات گوناگون لفظي و معنوي صيانت كند.
فرهنگ عاشورا
مقصود از فرهنگ عاشورا مجموعه مفاهيم، سخنان، اهداف و انگيزهها، شيوههاي عمل، روحيات و اخلاقيات والايي است که در نهضت کربلا گفته شده يا به آنها عمل شده يا در حوادث آن نهضت، تجسّم يافته است.
فرهنگ عاشورا همان زيربناي عقيدتي و فکري است که در امام حسين(ع) و شهداي کربلا و اسراي اهل بيت(ع) بوده و سبب پيدايي آن حماسه و ماندگاري آن قيام شده است. مجموعه آن باورها و ارزشها و مفاهيم را ميتوان در عنوانهاي زير خلاصه کرد: مبارزه با ستم طاغوتها و جور حکومتها، عزّت و شرافت انسان، ترجيح مرگ سرخ بر زندگي ذلّتبار، پيروزي خون بر شمشير، شهادت طلبي و آمادگي براي مرگ، امر به معروف و نهي از منکر، فتوّت و جوانمردي، نفي سازش با ستم و ستمگر، اصلاحطلبي در جامعه، عمل به تکليف براي رضاي خدا، قرباني کردن خود در راه احياي دين، نماز اوّل وقت، شجاعت و شهامت در برابر دشمن، صبر و مقاومت در راه هدف تا مرز جان، ايثار، وفا، هواداري از امام حق و بيزاري از حکام جور، حفظ کرامت امّت اسلامي، لبّيک گويي به فرياد استغاثه مظلومان، فدا شدن افراد در راه ارزشها و نظاير آن.
آسيب شناسي عزاداري (بايدها و نبايدهاي عزاداري) :
سالي است که در عزاداريهاي ما براي امام حسين(ع) بدعتهايي پديد آمده است که بايد با آنها مبارزه کرد. يکي از اين بدعتها، اين است که تصوير بزرگ و کوچک آن حضرت به مراسم عزاداري اضافه شده و گاه در خيابانها نصب شده است. در باره پيامبر گرامي اسلام و امام علي(ع) نيز اين امر جاري است. اينکار دو ايراد دارد: يکي اينکه معمولاً اين تصاوير نميتواند بيانگر شخصيت معصوم و انسان کامل و حجت خدا بر روي زمين باشد. گاه چهرهاي شبيه رستم و اسفنديار براي ايشان ميسازند که با آنچه در ذهن ماست، فاصله بسيار دارد و موجب وهن اين اولياي خداست. ايراد دوم -که مهمتر است- اين است که اين تصاوير ممکن است مقدمه يک شرک خفي شود. افرادي کم کم به اين تصاوير دست ميکشند و احياناً از آنها حاجت ميخواهند و اي بسا که به تدريج مانند يک بت با آنها ارتباط برقرار کنند.
بدعت ديگري که در عزاداريهاي حادثه کربلا پيدا شده است، خواندن نوحهها با آهنگهايي است که مناسب اين مجالس نيست و احياناً -هرچند به ندرت- توأم با حرکات موزون و مناسب مجالس لهو و لعب است و گاهي آهنگ يک ترانه قديمي است که براي کساني که سابقهاي از آن ترانه در ذهن دارند، به کلي معنويت اين عزاداري نابود ميشود.
مسأله ديگر، کمرنگ شدن تحليل حادثه کربلا در مجالس عزاداري است. لذا جنبه آموزندگي و الهام بخشي و تحول آفريني آن ضعيف شده است. بايد اعمال و رفتار ما در بعد از ايام عاشورا و قبل از اين ايام، تفاوت اساسي داشته باشد و احساس تصفيه روحي در خود و جامعه داشته باشيم. ولي چون در اغلب مجالس عزاداري ما کمتر به تحليل اين واقعه و سخنان امام حسين(ع) و بيان علل و ريشههاي اين حادثه از يک طرف و پيامها و درسهاي آن از طرف ديگر و وظايف امروز ما با توجه به اين حادثه پرداخته ميشود و بيشتر وقت اکثر مجالس ما را نوحهخواني و سينهزني -که در جاي خود لازم است- پر ميکند، آثار مذکور چنانکه بايد حاصل نميشود.
نکته ديگر اين که اگر يک مجلس عزاداري سه ساعت به طول ميانجامد، به جا است که دو ساعت آن به تحليل اين حادثه و بيان معارف و مواعظ بگذرد و يک ساعت آن به سينهزني و نوحهخواني، نه اينکه هر ساعت به سينهزني و نوحهخواني پرداخته بشود. به تعبير مقام معظم رهبري در بزرگداشت اين حادثه بايد به سه عنصر منطق و عقل، حماسه و عاطفه پرداخته شود. در مجالس ما معمولاً فقط به بخش عاطفه و جنبه مظلوميت آن حضرت و اصحاب و اهل بيتشان پرداخته ميشود. مداحان بايد کلاسهاي ويژه ببينند و کارت مخصوص دريافت نمايند و اينها هيچ منافاتي با مردمي بودن و خودجوش بودن عزاداريها ندارد.
يکي ديگر از «نبايستههاي رفتاري» در مراسم عزاداري، پرداختن به کارهايي است که پايههاي اجتماعي دين را سست و تضعيف ميکند و آموزههاي ديني را در چشمان دوست و دشمن موهن و لرزان جلوه ميدهد. يکي از مرزهاي فقهي سوگواري براي سالار شهيدان(ع) همين است که موجب وهن مذهب نشود. رفتارهاي موهن ممکن است با صرف نظر از وهنانگيز بودن، خود في نفسه نيز حرام باشند و ممکن است خودشان، بدون توجه به وهنانگيزي آنها، مباح و روا باشند.
در هر حال وقتي شيوه سوگواري و مطالب ارايه شده توسط گويندگان و مضامين القاء شده توسط مرثيهخوانان به گونهاي باشد که موجب تحقير دين و مذهب شود و آموزههاي ديني را غيرعقلاني و بيپايه و اساس معرفي کند، بايد با حساسيت کامل از اين امور اجتناب کرد.
از جمله تحريفات معنوي که هدف اصلي قيام اباعبدالله(ع) را وارونه جلوه ميدهد، پنداري است که بسيار افراد قشري و شايد مقدس دارند و ميگويند: امام حسين(ع) براي بخشش گناهان شيعيان خود کشته شد. اينان با استناد به رواياتي که فضيلت گريستن بر سيدالشهداء(ع) را برميشمرد و تشويق و ترغيب به عزاداري ميکند و پاداش آن را آمرزش گناهان و ورود به بهشت برين ميداند، تمامي اهداف حسيني را به يکباره فراموش ميکنند و نوعي اباحهگري را ترويج ميکنند. شبيه آنچه در انديشه مسيحيت راه يافته است که مسيح(ع) را فردي لقب ميدهند که به دار آويخته شدن او را، کفاره معاصي امت او ميپندارند. خطر اين تحريف آن است که نه تنها قيام حسيني، کالبدي ميشود، بيروح و بيخاصيت، بلکه وسيله و ابزاري ميگردد، در دست کساني که صددرصد در برابر اهداف حسيني قرار گرفتهاند. اين تحريف، اهداف امام حسين(ع) را دقيقاً وارونه و برعکس ميکند. اگر هدف از حماسه کربلا، اطاعت خداوند و اقامه ارزشهاي ديني بود، در اين تفسير، کاملاً اين اهداف منسوخ ميشود و جاي آن را صرف گريستن و اقامه محافل عزاداري، بدون ذکر معارف ديني و احکام شرعي ميگيرد. در اين تحريف، عاشورا، ميتواند ابزاري گردد در دستان افرادي که از نظر شخصيت چهره واقعي تفاوتي با امويان و قاتلين امام حسين(ع) ندارند. کساني که اگر در محرم 61 هجري بودند، چه بسا در لشکر عمرسعد قرار ميگرفتند. در برابر اين تحريف، وظيفه عالمان آگاه و متعهد آن است که با مستندسازي دقيق و استفاده از گفتهها و روايات امام حسين(ع) و اهل بيت(ع) و سيره و رفتار ايشان و اصحاب و يارانشان، بياساسي اين تحريف برداشت گونه را براي عموم مردم آشکار گردانند.
انگيزهها و آثار قيام عاشورا
الف) انگيزههاي قيام کربلا
درباره انگيزههاي قيام امام حسين(ع) انگيزههاي متعددي ذکر شده که به برخي از آنها اشاره ميشود:
1ـ احياي اسلام و محو باطل
زنده کردن احکام اسلام و از بين بردن بدعتها و امور باطلي که پس از پيامبر اکرم(ص) بوجود آمده بود، اساسيترين انگيزه قيام امام حسين(ع) را تشکيل ميداد و انگيزههاي ديگر ميتوانند ابزار تحقق اين هدف باشند. امام(ع) خود به اين انگيزه اشاره کرده ميفرمايند: «سنت پيامبر اکرم(ص) از ميان رفته و بدعت در دين زنده شده است. اگر سخن مرا بشنويد و امر مرا اطاعت کنيد شما را به راه رستگاري هدايت ميکنم.[1]» امام حسين(ع) قيام کرد تا احکام و ارزشهايي را که مرده بود زنده کند و بدعتهايي که در دين بوجود آمده بود را بميراند و ارزشهاي فراموش شده دين جدّش را به جامعه بازگرداند. بنابراين هدف از مبارزه، اصلاح جامعه براساس معيارهاي اسلامي و رفع مفاسد بود.
2ـ امر به معروف و نهي از منکر
در برخي از سخنان امام حسين(ع) وارد شده است که آن حضرت به خاطر امر به معروف و نهي از منکر حرکت کرد. کما اينکه در وصيت مشهور، امام(ع) به برادرش، محمد حنيفه، فرمودهاند:
«من از روي خودخواهي، خوشگذراني و فساد و ستمگري از مدينه خارج نشدم، بلکه براي اصلاح امت جدّم بيرون آمدم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدّم و پدرم علي بن ابيطالب عمل نمايم.[2]»
3ـ تشکيل حکومت ديني
يکي ديگر از انگيزههاي نهضت اباعبدالله(ع) حکومت اسلامي است. او ميخواست نظير برادر و يا پدر بزرگوارش حکومت اسلامي تشکيل دهد و البته خود را بر ديگران مقدم و شايستهتر ميدانست. چه اينکه فرمودند: «ما اهل بيت محمد از اين مدعيان که حقي ندارند به حکومت سزاوارتريم.[3]»
ب) آثار قيام عاشورا
نهضت کربلا آثار گرانبهايي داشت که به موارد مهم آن ميپردازيم:
1ـ درسهاي عاشورا
کربلا مدرسه جاودان تاريخ است که اساتيد و آموزگاران آن عاليترين دروس را در بالاترين سطح به انسانها آموختند. امام حسين(ع) و اصحاب و ياران باوفايشان دانشگاهي را در پهنه تاريخ بنا گذاشتند که هرگز فراموش نخواهد شد، گذشت زمان اين دانشگاه را تخريب نخواهد کرد، بادهاي سياه انحراف آن را به بيراهه نخواهد کشيد و کسي توان خدشهدار کردن چهرهها و درسهاي آن را ندارد.
2ـ احياي اسلام
اسلام نبوي، الحدوث و حسيني البقاء است. پيامبر اکرم(ص) اسلام را پايهگذاري کرد. اما پس از چند دهه که از رحلت آن حضرت گذشت، آثار و نشانههاي دين از جامعه رخت بربست و بدعتهاي فراواني بوجود آمد به گونهاي که جامعه اسلامي تغيير ماهيت داد و ميرفت تا همه چيز عليه اسلام تمام شود و ديگر چيزي بنام اسلام در صحنة جامعه و صفحة دلها باقي نماند. در چنين شرايطي آن حضرت نهضت خود را آغاز کرد و باطل و اهل باطل را معرفي کرد و پردههاي جهل و غفلت را پاره کرد، جامعة خفته را بيدار نمود و با سخنان آتشين و زنده کننده خود تحولي عميق در همه جهان اسلام ايجاد کرد به گونهاي که اسلام ناب احياء و اهل بيت فراموش شده رسول خدا(ص) مطرح شدند و سلامت دين و سنتهاي اسلامي از شرّ حکومت اموي که قصد براندازي آنها را داشت، تضمين گرديد.
3ـ دميدن روح مبارزه در امت اسلامي
با روي کار آمدن معاويه روح سکوت و بيتفاوتي و کسالت در جامعه اسلامي حاکم شد. معاويه قريب نوزده سال و هشت ماه پس از امام حسن(ع) بر همه جهان اسلام حکومت کرد. او در اين مدت روح مبارزه و حق طلبي را در عالم اسلام از بين برد و هرگونه جوانهاي از جهاد و مبارزه عليه باطل را با زور و تزوير خشکانيد. و وضع فکري، روحي و اخلاقي مردم را به آنجا کشاند که پذيرفته بودند بايد با سکوت و بيتفاوتي زندگي کنند. حاکميت يزيد هم همان سياستها را به همراه داشت. اما با قيام امام حسين(ع) به عنوان شخصيت اول جهان اسلام و فرزند رسول خدا(ص) اين فضاي مرده از ميان رفت و به جاي معيارهاي حفظ موقعيت و حفظ جان و مال و آسايش، معيارهاي جديد مبارزه با باطل، ايثار، فداکاري و شهادت طلبي مطرح گرديد و روح مبارزه در برابر باطل اگرچه امپراطوري بزرگ اموي باشد، دميده شد. و از همان روز عاشورا حرکتي الهام گرفته از قيام کربلا آغاز گرديد. قيامهاي متعددي نظير قيام توابين، قيام مختار، قيام زيد فرزند امام سجاد(ع) از جمله نهضتهايي بودند که از قيام عاشورا سرچشمه گرفتند و از آن پس نام امام حسين(ع) سرآغاز کتاب مبارزات اسلامي شد. يکي از نمونههاي بارز آن انقلاب اسلامي ايران در سال 57 بود که با شعارهاي غني نهضت عاشورا آغاز شد.
4ـ افشاي حکومت اموي
اگرچه معاويه از دشمنان بزرگ اسلام بود اما از آنجايي که ميتوانست بر عالم اسلام حکومت کند ظاهري اسلامي براي خود بوجود آورده بود تا از مخالفتهاي مردم مسلمان در امان ماند و بتواند مخالفان خود را مخالف اسلام و حاکميت اسلامي جلوه دهد و با آنها برخورد شديدي داشته باشد و کسي هم به او اعتراضي نکند. اين تنها امام حسين(ع) بودند که با آن قداست بينظيري که داشتند، ميتوانستند چهره منافقانه حکومت اموي را افشا کنند و مردم هم به او اعتماد کنند.
منشور اخلاقي امام حسين(ع)
امام حسين(ع) گنجي از گنجهاي عرش خدا بود که همه ارزشهاي گرانبها را در خود جا داده بود و به زيباترين هنرهاي آفرينش آراسته بود. گويي امام حسين(ع) خلاصة زيباييهاي عالم بود. چنين وجود گرانقدري که خداوند گوهر وجودش را به قلههاي کمال رسانيد و به فرموده قرآن از هر بدي پاک و پاکيزه گرداند، الگويي متعالي براي بشريت و بويژه عالم اسلام است. چه اينکه خودشان فرمودند: «فَلَکُم في اُسوَةُ»[4].
وقتي شخصيتي الگو قرار گرفت، شناخت او يک ضرورت جدي خواهد بود. در اينجا به بررسي ابعاد وجودي آن حضرت ميپردازيم تا نتيجه آن به عنوان منشور عملي شيعه فرا راه پيروان او قرار گيرد.
1ـ عبادت : امام حسين(ع) چهره برگزيده عبادت کنندگان عصر خود بود. او در اوج عشق و معرفت خدا را ميپرستيد و لحظه لحظههاي عمرش را صرف عبادت ميکرد. و عبادت ايشان نه از سوي طمع و ترس، بلکه عبادت آزادگان بود که آن را بهترين نوع پرستش ميدانستند.
2ـ عرفان : امام(ع) چهره درخشان عالم عرفان بود. عرفان حسيني، عرفاني ناب، حرکت آفرين و شورانگيز است. عرفان حسيني همان عرفان علوي و محمدي بود که بدون هرگونه ضعف و واسطه از سرچشمههاي زلال و گواراي وحي نشأت ميگرفت.
3ـ عزّت : امام حسين(ع) تابلوي تمام نماي عزت و آزادگي بود. ايشان بزرگترين مصيبتهاي عالم را که بر اهل زمين و آسمان گران آمد، پذيرفتند اما زير بار ذلّت نرفتند و با يزيد دست بيعت ندادند.
4ـ سخاوت : امام حسين(ع) آيه رحمت حق بود که بر سرزمين دوست و دشمن ميباريد و آنها را از لطف و کرم خود بهرهمند ميکرد.
5ـ شجاعت : سرزمين جان امام حسين(ع)، تجليگاه نزول فرشته شجاعت بود. او فرزند کسي بود که پيامبر اکرم(ص) ايشان را «اسدالله» يعني شير خدا ناميده بود و چه خوب اين صفت را از پدر به ارث برده بود. امام حسين(ع) تجسم شجاعت بود.
6ـ کرامت : امام حسين(ع) دريايي بود که کرامت و جوانمردي در آن موج ميزد. اگر کرامت تجسّم يابد امام حسين(ع) ميشود و اگر روحيه کريمانه او به خامه قلم درآيد، بهترين تفسير کرامت ميشود.
7ـ عفو : عفو و رحمت، سيرة سالار شهيدان بود، از خطاها ميگذشتند و عذر ديگران را به راحتي ميپذيرفتند. با نامهربانترين مردم رفتاري صميمي داشتند.
8ـ تواضع : تواضع از قلههاي بلند سلسله جبال اخلاق و بزرگواري است که امام حسين(ع) چون پرچمي برفراز آن برافراشته بود. اگرچه ايشان از مقام ولايت، امامت و عصمت برخوردار بودند و رسول خدا(ص) ايشان را «سرور جوانان اهل بهشت» معرفي کرده بودند، اما کمترين غباري از خود بزرگ بيني در عالم وجودشان يافت نميشد، بلکه مانند شاخههاي درختان پرثمر چشم به پايين انداخته بودند.
9ـ جهاد و مبارزه : امام حسين(ع) چهره شاخص جنگ و جهاد در راه خداست. جبهههاي صفين و کربلا تجليگاه جهاد و حماسههاي ايشان است. نام امام حسين(ع) با جهاد همراه است و کربلا در ميان همه جبههها ميدرخشد. بر بالاي صحيفه جهاد، نام امام حسين(ع) ثبت شده است و مجاهدي نيست که به ايشان افتخار نکند. شمشير ايشان شمشير پيامبر اکرم(ص) بود که بعد از چهارده قرن هنوز دشمن درد آن را احساس ميکند.
10ـ جاذبه و دافعه : امام حسين(ع) مظهر جاذبه و دافعهي حکيمانه، الهي، جهتدار و سازنده بودند که افراد مستعد را جذب ميکردند و در همان جذبه نگاه ميداشتند. و دشمنان لجوج را دفع ميکردند و از فرصتطلبي محروم ميکردند.
11ـ قدرشناسي : امام حسين(ع) از کارهاي صالح، روحيههاي ارزشي و فرازهاي اخلاقي قدرداني ميکردند و کمترين خدمت و تحيات را بيپاسخ نميگذاردند، بلکه از کمترين خدمت بيشترين تقدير را از خود بروز ميدادند و اين همان خلق قرآني است که تحيات را پاسخي برتر دهيم.
12ـ صداقت : بيان اباعبدالله(ع) بياني صريح، روشن و به دور از هرگونه ابهام و ترديد بود. او با شجاعت و بدون ملاحظات زايد، سخنان خودشان را بيان ميکردند و حقايق را در پردهها و پيرايهها مخفي نميکردند.
13ـ ذکاوت : زيرکي امام حسين(ع) دوست و دشمن را در حيرت فرو برده بود که چه زيبا مکرهاي سياسي دشمن را تحليل ميکنند و آب بر آتش فتنههاي او ميريزند.
14ـ هدايت و ارشاد : امام حسين(ع) خورشيدي بودند که بر دلهاي مردم تابيدند و آنها را از کجرويها و بيراهههاي اسلام اموي به اسلام ناب محمدي هدايت کردند و بقاي اسلام را با شهادت خودشان تضمين کردند.
15ـ قاطعيت : امام حسين(ع) از چهرههاي شاخص قاطعيت بود. با عزمي جدّي در امور وارد ميشدند و به دور از هرگونه سستي و تعلّل آنها را به پايان ميبردند. ويژگي مهم قاطعيت آن حضرت(ع) اين بود که هرگز در اعمال آن از منطقه اعتدال بيرون نميرفتند.
16ـ شهادت طلبي : امام حسين(ع) شيفته فرشته شهادت بودند و مرگ در راه خدا را بر حيات با ستمگران ترجيح ميدادند. پيش از آنکه مرگ، ايشان را برگزيند با ورود در ميدان جهاد و مبارزه مرگي سرخ، دشوار، تاريخي و تاريخساز را برگزيدند و نگين سرخ امامت و ولايت شدند. امام حسين(ع) معلم و مفسر بزرگ شهادت بودند، کسي بودند که بهترين تفسير شهادت را با مرکب خون خودشان بر صفحات تاريخ نوشتند و نام او براي هميشه همنشين شهادت شد. پرنده خونين بال شهادت با حضور در آسمان جان امام حسين(ع) به افتخاري بزرگ رسيد و با اين ذبح عظيم بود که سرور جوانان اهل بهشت، سرور شهيدان راه خدا شدند و او را سيدالشهداء گفتند.
17ـ امر و نهي ديني : امام حسين(ع) سرور و سالار امر کنندگان به معروف و نهي کنندگان از منکر بودند و اين حرکت را از اصول مهم عملي زندگي اهل ايمان ميدانستند و ميفرمودند:
«سزاوار نيست انسان مومن کسي را ببيند که معصيت خدا ميکند و او را نهي نکند.[5]»
18ـ صبر : امام حسين(ع) معلم صبر و مثل اعلاي مقاومت در راه خدا بود. کربلا مرکز ثقل سختيهاي عالم بود. جنگ آن بيش از شش ساعت و سي دقيقه به طول نينجاميد، اما خدا ميداند که در اين مدت بر امام حسين(ع) چه گذشت. او چون کوهي بلند در برابر همه لحظات جانگداز کربلا صبر کردند تا در عصر عاشورا از ميان درياي بلا به اوج رفتند. وقتي اباعبدالله(ع) تنها و مظلوم چون سروي بلند بر روي زمين افتادند و در خون خود ميغلطيدند زبان به مناجات با خدا گشودند و اين جملات را بر زبان آوردند:
«پروردگارا! بر قضاي تو صبر ميکنم، خدايي جز تو نيست اي فريادرس دادخواهان.[6]»
درسهاي عاشورا
کربلا مدرسه بزرگي بود که آموزگاراني مانند امام حسين(ع)، زينب کبري(س)، امام سجاد(ع)، قمر بنيهاشم و استوانههاي بزرگي چون ياران برگزيده امام حسين(ع) در آن تدريس کردند و درسهاي گرانقدري را بر همه انسانها تا عرصه قيامت به ياد گذاردند که ما به اختصار به آنها اشاره ميکنيم:
1) دعوت به حق
ابا عبدالله(ع) و يارانشان در مواضع متعددي دشمنان را به حق دعوت ميکردند، واقعيتها را براي آنها بيان کرده و به حقانيت خود و ناحق بودن دشمن، آگاه ميساختند. اگر اهل پذيرش بودند از راه خود بازميگشتند و اگر اهل پذيرش نبودند حجت بر آنها تمام ميشد.
2) تقدم لقاء خدا بر پيروزي
اگرچه پيروزي نظامي در کربلا مسأله مهمي بود که ميتوانست تأثير چشمگيري در جهان داشته باشد و شايد چيزي گواراتر از پيروزي آن حضرت براي مومنان تصور نميشد، اما امام حسين(ع) لقاء خداوند را بر همه اين امور ترجيح دادند.
3) غيرت
غيرت در درياي پهناور وجود اباعبدالله(ع) موج ميزد و به همه آموختند که نگهبانان دين و ناموس خود باشند و بيشترين حساسيت را در دفاع از آنها داشته باشند. ايشان تا آخرين نفس از عقيده اسلامي خود دفاع کردند. و عليه باطل پافشاري نمودند.
4) توجه به نماز
وقتي امام حسين(ع) و يارانشان در درياي مشکلات قرار گرفته بودند، عدهاي از آنها به شهادت رسيده و شهادت بقيه آنها قطعي شده بود و تشنگي همه را رنج ميداد و غربت و تنهايي بر جبهه آنها سايه انداخته بود، در عين حال نماز ظهر عاشورا را مورد توجه قرار دادند و اين درس بسيار بزرگي است که کمترين مسامحهاي در نماز اول وقت حتي در بحرانيترين شرايط نداشته باشيم.
5) آخرت گرايي
امام حسين(ع) و يارانشان صدرنشين مقام يقين بودند، آخرت به بهترين شکل براي آنها تجلي داشت و جهتگيري آنها را تنظيم کرده بود کسي در کربلا به دنيا نميانديشيد بلکه دنيا در آن وادي تحقير شده بود. آنها بجاي توجه به خانه دنيا به خانه آخرت چشم دوخته بودند و به جاي رفاه دنيا به رفاه آخرت ميانديشيدند.
6) رضا به قضاي الهي
7) حيا
8) پرهيز از شروع به جنگ
9) امر به معروف و نهي از منکر
10) صبر
11) بزرگواري
12) ولايت محوري
13) مذمّت بدکاران
14) حق پذيري
15) قاطعيت در برابر دشمن
16) آزادگي
17) وفاداري
18) شجاعت
19) فداکاري
20) شهادت طلبي
طرح ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبتهاي مذهبي
(مصوبه 603 شوراي عالي انقلاب فرهنگي)
به گزارش دبيرخانه شوراي اطلاع رساني دولت، دکتر محمود احمدينژاد - رييس جمهور و رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي - اين سياستها را که مشتمل بر يک مقدمه و دو فصل در ششصد و سومين جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيده، براي اجرا به سازمان تبليغات اسلامي ابلاغ كرد.
در فصل نخست اين ابلاغيه، بر اهتمام بيشتر به توسعه انديشه ها و نظرات امام راحل، مقام معظم رهبري و متفكران بزرگ از جمله استاد شهيد مرتضي مطهري درباره محرم و آيينهاي عزاداري سالار شهيدان، تهيه برنامه هاي منظم و منسجم رسانهاي براي نقد و بررسي شعر و مداحي و تعزيه خواني و همچنين مناظره فكري ـ فقهي بوسيله متخصصان تأكيد شده است.
ايجاد پايگاه اطلاع رساني اينترنتي براي تدوين و ترويج برنامه هاو مراسم سوگواري مناسب در بيرون از مرزهاي كشور و تبيين و تشريح فلسفه و ضرورت و نقش تاريخي قيام عاشورا، ارائه تحليل هاي مناسب از فرآيند شكل گيري نهضت حسيني و نفي تحليل هاي ناصواب غير منطبق با واقعه عاشورا و شعائر حسيني از طريق رسانه ها بويژه صداو سيما از ديگر مواردي است كه در فصل نخست ابلاغيه مورد تأكيد قرار گرفته است.
مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچنين باتأكيد برضرورت صيانت از روش هاي اصيل و سنتي عزاداري و بررسي راهكارهاي تقويت و توسعه آن متناسب با روح حماسي عاشورا و ذوق، سليقه و گرايش هاي نسل امروز، بر اتخاذ روش هايي چون اصلاح و صيانت تعزيه خواني و آموزش گروه هاي تعزيه خوان، معرفي سبك ها، آداب و اشعار و روش هاي اصيل و صحيح عزاداري وتجليل ازپيشكسوتان و مجالس نمونه، نوآوري و تبليغ سبك هاي جديد متناسب با شئون مراسم سوگواري و برنامه ريزي به منظور ارتقاي كيفيت مداحي و آشناسازي مداحان با سيره زندگاني و مراثي و مقاتل ائمه معصومين(ع) تأكيد كرده است.
زدودن خرافات و انحرافات پديد آمده و رفتارهاي موهن و خلاف موازين در زمينه مراسم و برنامههاي سوگواري محور سوم سياست ها و خط مشي هاي اجرايي اين ابلاغيه است.
به موجب اين مصوبه، سازمان تبليغات اسلامي بايد با همكاري صدا و سيما با بررسي و انجام مطالعات پيرامون خرافات و بدعت ها در نحوه شكل گيري و چگونگي نفوذ آن در مراسم و مجالس سوگواري و راه هاي مقابله و رفع آن نسبت به برگزاري جلسات كارشناسي و كارگاههاي آموزشي مستمر با مداحان، روضه خوانان و مسئولان هيأت هاي مذهبي اقدام كند.
استفاده از ظرفيت اعزام مبلغ براي روشنگري و بدعت زدايي، ايجاد ساز و كارهاي مناسب براي ساماندهي و تقويت هيأت هاي مذهبي، مداحان، مديحه سرايان و نهادهاي متصدي امر عزاداري، تجليل از خادمان فرهنگ عاشورايي اعم از سخنرانان،مداحان، شاعران،نويسندگان و مسئولان هيأت هاي مذهبي، انتشار نشريه تخصصي به صورت مستمر ويژه هيأت هاي مذهبي به منظور تقويت ارتباط و انتقال مفاهيم و موضوعات لازم و نيز متون و مقاتل معتبر و پشتيباني و تغذيه فكري مبلغان و سخنرانان مذهبي از ديگر مواردي است كه بر آن تأكيد شده است.
در مقدمه، همچنين خاطرنشان شده است: پديده هاي ناشايست و ناخوشايندي از قبيل ارتكاب حركات خلاف موازين شرعي و مخالف جوهرديني وقدسي حماسه عاشورا، تظاهر به رفتارهاي موهن و غيرمعقول و نامناسب با روح عقلاني و حماسي نهضت حسيني(ع) همچون «قمه زني»، استفاده از تصاوير، شمايل و نشانه هاي غيرواقعي ائمه(ع) و اوليا(ع) و چاپ گسترده آنها، خلاف قداست و حرمت معصومين و شأن عزاداري آنهاست. در مقدمه اين ابلاغيه، تصريح شده است: بيان اكاذيب و نسبت مطالب خلاف واقع به ساحت اهل بيت پيامبراعظم(ص) و به ويژه ياران وخاندان حضرت سيدالشهدا(ع) و خواندن نوحه ها و آوازها و اجراي موسيقي هاي مبتذل و خلاف شوون كه موجب مخدوش شدن فضاي فكري، حماسي و جنبه هاي حزن انگيز و عبرت آموز محرم شده، دليل تعيين سياستهاي ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبت هاي مذهبي بوده است.
نتيجهگيري :
ميتوان نتيجه گرفت در سالي که مقام معظم رهبري آن را به نام «اتحاد ملي و انسجام اسلامي» نامگذاري فرمودهاند، به اين واقعيت توجه کنيم که نهضت اباعبدالله(ع) نه فقط احياگر واقعي روح اتحاد و انسجام اسلامي است و ما شيعيان بايد در پاسداشت قيام آن حضرت(ع) بکوشيم و جنبههاي فراموش شده وحدتبخشي آن را احياء کنيم تا دنبالهرو حقيقي ابا عبدالله(ع) باشيم، بايد اين نکته را نيز به ديگران بشناسانيم که نهضت حسيني، علت بقاي اصل دين و فرهنگ اسلامي و جان مايه اتحاد و انسجام اسلامي است. پس همگان بايد ضمن بازشناسي و تأمل در فلسفه و ابعاد گوناگون اين نهضت، در صيانت و حفاظت از اين فرهنگ فراگير در مقابل امواج جهالتها، بدعتها، آسيبها، تحريفها و انحرافات پديد آمده و رفتارهاي موهن و غيرمعقول و خلاف موازين شرعي در زمينه مراسم عزاداري و برنامههاي سوگواري و نيز صيانت و نگهداري از روشهاي اصيل و سنتي عزاداري ضمن بررسي راهکارهاي تقويت و توسعه آن متناسب با روح حماسي عاشورا و ذوق، سليقه و گرايشهاي نسل امروز هوشيار، دقيق و کوشا باشيم تا از خدشهدار شدن شوون حماسه عظيم عاشورا جلوگيري گردد.
منابع و مآخذ
1) اکبري ، محمدرضا ، سيماي امام حسين(ع) ؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامي؛ تهران : چاپ سوم 1382
2) ره توشه راهيان نور ؛ دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم ؛ معاونت فرهنگي و تبليغي ، نشر آيه حيات؛ قم: چاپ اول 1386
3) اسدي ، اکبر ؛ پژوهش نام امام حسين(ع) ؛ نشر و پژوهش معناگر ؛ تهران : چاپ اول 1385
4) رسولي محلاتي، سيدهاشم ؛ زندگاني امام حسين(ع) ؛ دفتر نشر و فرهنگ اسلامي ؛ تهران : چاپ دوازدهم 1384
5) سايت فرهنگي تبيان - سازمان تبليغات اسلامي
6) اينترنت (سايتهاي متعدد فرهنگي و مذهبي)
1] ) مقتل الحسين ابي مخنف ، ص 25 و 26
[2] ) بحار الانوار ، ج 44 ، ص 329
[3] ) بحار الانوار ، ج 44 ، ص 377
[4] ) مقتل الحسين ، ابومخنف ازدي ، ص 86
[5] ) کنز العمال ، ج 3 ، ص 85 ، خ 5614
[6] ) نيا بيع الموده ، ج 3 ، ص 82